English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conference circuit U اتصال پیشنهادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to carry out a proposal U پیشنهادی را اجرا کردن پیشنهادی را بموقع اجراگذاشتن
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
make shift construction U طرح پیشنهادی
proposal U طرح پیشنهادی
to kick against a proposal U با پیشنهادی مخالفت
To turn down (reject) an offer. U پیشنهادی را رد کردن
proposals U طرح پیشنهادی
to make a suggestion U پیشنهادی کردن
offering price U قیمت پیشنهادی
withdraw an offer U پیشنهادی را پس گرفتن
recommend units U واحدهای پیشنهادی
to carry a motion U پیشنهادی را اجرا کردن
tax haven U نرخ پائین مالیات پیشنهادی
Hobson's choice U پیشنهادی که چارهای جز قبول ان نیست
tax havens U نرخ پائین مالیات پیشنهادی
Vote (write) against a proposallll. U بر ضد پیشنهادی رأی دادن ( مطلبی نوشتن )
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
bonding U اتصال
networks U اتصال
seam U خط اتصال
fusions U اتصال
contact U اتصال
incorporation U اتصال
attach U اتصال
colligation U اتصال
fusion U اتصال
lead wire U خط اتصال
network U اتصال
seams U خط اتصال
jump joint U اتصال لب به لب
butt joint riveting U اتصال لب به لب
clutch dog U فک اتصال
concatenate U اتصال
unions U اتصال
connect node U کد اتصال
connection line U خط اتصال
interconnection U اتصال
hitching U اتصال
connectivity U اتصال
hitches U اتصال
hitched U اتصال
connector U اتصال
joint U اتصال
hitch U اتصال
inosculation U اتصال
union U اتصال
contacted U اتصال
conjuncture U اتصال
contacting U اتصال
attaching U اتصال
attaches U اتصال
interconnetion U اتصال
contacts U اتصال
law of continvity U اتصال
lap joint U اتصال لب به لب
butt joint U اتصال لب به لب
conjunction U اتصال
suspensions U اتصال
symphysis U اتصال
bounding U اتصال
scarfs U اتصال
scarf U اتصال
abjoint U بی اتصال
abutment U اتصال
connexions U اتصال
link U اتصال
juncture U اتصال
conjunctions U اتصال
junctions U اتصال
coupling U اتصال
binding U اتصال
connection U اتصال
bindings U اتصال
tie down U اتصال
junction U اتصال
coitus U اتصال
single u butt joint U اتصال لب به لب "یو"
cutter link U اتصال
v joint U اتصال "وی "
fitting U اتصال
continuity U اتصال
wiring U اتصال
single u butt weld U اتصال لب به لب "یو"
suspension U اتصال
tie line U خط اتصال
nexus U اتصال
contact plug U فیش اتصال
crosspoint U زوج اتصال
synchronising U با هم اتصال دادن
contact pair U زوج اتصال
synchronises U با هم اتصال دادن
synchronised U با هم اتصال دادن
connexion U ارتباط اتصال
contact series U اتصال سری
connector symbol U علامت اتصال
corner joint U اتصال فارسی
corner joint U اتصال گوشه
floating U فاقدوسیله اتصال
jack U انبر اتصال
accolades U خط اتصال اکولاد
data link U اتصال داده
dead earth U اتصال زمین
ground connection U اتصال زمین
delta connection U اتصال مثلث
delta connection U اتصال دلتا
dialysis U تفرق اتصال
disconnection U قطع اتصال
discontinuously U بدون اتصال
dovetail joint U اتصال دم چلچله
cross linking U اتصال عرضی
coupler link U عضو اتصال
coupler link U لینک اتصال
cascade connection U اتصال ابشاری
coupling capacitor U خازن اتصال
coupling coefficient U ضریب اتصال
coupling element U عنصر اتصال
coupling factor U ضریب اتصال
coupling instability U نااستواری اتصال
coupling magent U اهنربای اتصال
jacks U انبر اتصال
coupling valve U ارزش اتصال
double bond U اتصال مضاعف
synchronize U با هم اتصال دادن
brittannia joint U اتصال بریتانیایی
arris fillet joint U اتصال فرنگی
chain field U فیلد اتصال
adaptor piece U حلقه اتصال
channel attached U اتصال کانالی
circuit diagram U شمای اتصال
acondylous U منفصل بی اتصال
cluster joint U اتصال خوشهای
collector contact U اتصال کلکتور
connecting U اتصال دهنده
commissure U سطح اتصال
automatic drop U اتصال خودکار
branch extension U اتصال شنت
binding screw U پیچ اتصال
binding post U پیچ اتصال
becket U حلقه اتصال
ball joint U توپی اتصال
by pass U اتصال کوتاه
cable joint U موف اتصال
cam control U بادامک اتصال
capacity ground U اتصال به فرفیت
balanced circuit U اتصال سیمتریک
commissure U محل اتصال
connecting rod U میله اتصال
connection box U جعبه اتصال
connection cable U کابل اتصال
connection diagram U دیاگرام اتصال
conjunction U اتصال اقتران
connection terminal U پایانه اتصال
connectivity platform U برنامه اتصال
fitting U قطعه اتصال
synchronizes U با هم اتصال دادن
connector U وسیله اتصال
connecting diagram U دیاگرام اتصال
connecting branch U اتصال یا پیوستگی
connected load U توان اتصال
short-circuits U اتصال کوتاه
concatenated key U کلید اتصال
short-circuit U اتصال کوتاه
acondylose U منفصل بی اتصال
conjunctions U اتصال اقتران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com