Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half lap joint
U
اتصال نیم نیم راسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Loudon's hollow wall
U
[دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
directed
U
راسته
directs
U
راسته
building line
U
راسته
phylum
U
راسته
rows
U
راسته صف
rowed
U
راسته صف
row
U
راسته صف
straightest
U
راسته
straighter
U
راسته
straight
U
راسته
direct
U
راسته
phylon
U
راسته
stretcher
U
راسته
order
U
راسته
stretchers
U
راسته
suborder
U
خرده راسته
surloin
U
راسته گاو
sirloins
U
گوشت راسته
row
U
قطار راسته
genre
U
دسته راسته
rowed
U
قطار راسته
suborder
U
راسته فرعی
subclass
U
تحت راسته
stretcher bond
U
رج چینی راسته
rows
U
قطار راسته
sirloin
U
گوشت راسته
genres
U
دسته راسته
stretcher bond
U
اجر چینی راسته
flemish bond
U
رج چینی کله راسته
primate
U
راسته پستانداران نخستین پایه
proboscidean
U
راسته پستانداران خرطوم دار
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
flemish bond
U
اجر چینی کله راسته
proboscidian
U
راسته پستانداران خرطوم دار
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
inbond and outbond wall
U
دیوار با اجر چینی کله راسته
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
incorporation
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
union
U
اتصال
contact
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
bonding
U
اتصال
fusions
U
اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
jump joint
U
اتصال لب به لب
fusion
U
اتصال
networks
U
اتصال
seams
U
خط اتصال
seam
U
خط اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
contacted
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
hitched
U
اتصال
attaching
U
اتصال
attaches
U
اتصال
attach
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
abjoint
U
بی اتصال
hitch
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
joint
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
hitches
U
اتصال
hitching
U
اتصال
law of continvity
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
contacting
U
اتصال
colligation
U
اتصال
contacts
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
unions
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
connector
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
fitting
U
اتصال
binding
U
اتصال
link
U
اتصال
coupling
U
اتصال
bindings
U
اتصال
connection
U
اتصال
connexions
U
اتصال
junction
U
اتصال
bounding
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
suspension
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
nexus
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
continuity
U
اتصال
tie down
U
اتصال
network
U
اتصال
juncture
U
اتصال
junctions
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
conjunctions
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
scarf
U
اتصال
wiring
U
اتصال
coitus
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
abutment
U
اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
scarfs
U
اتصال
connector
U
اتصال دهنده
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
cross linking
U
اتصال عرضی
data link
U
اتصال داده
jack
U
انبر اتصال
connector symbol
U
علامت اتصال
connector
U
وسیله اتصال
dead earth
U
اتصال زمین
connectivity platform
U
برنامه اتصال
ground connection
U
اتصال زمین
delta connection
U
اتصال مثلث
delta connection
U
اتصال دلتا
synchronize
U
با هم اتصال دادن
jacks
U
انبر اتصال
coupling valve
U
ارزش اتصال
coupling capacitor
U
خازن اتصال
coupler link
U
عضو اتصال
contact plug
U
فیش اتصال
synchronised
U
با هم اتصال دادن
contact series
U
اتصال سری
coupler link
U
لینک اتصال
corner joint
U
اتصال فارسی
floating
U
فاقدوسیله اتصال
coupling coefficient
U
ضریب اتصال
synchronises
U
با هم اتصال دادن
connexion
U
ارتباط اتصال
contact pair
U
زوج اتصال
synchronising
U
با هم اتصال دادن
crosspoint
U
زوج اتصال
coupling magent
U
اهنربای اتصال
coupling instability
U
نااستواری اتصال
coupling factor
U
ضریب اتصال
coupling element
U
عنصر اتصال
corner joint
U
اتصال گوشه
fitting
U
قطعه اتصال
branch extension
U
اتصال شنت
chain field
U
فیلد اتصال
channel attached
U
اتصال کانالی
circuit diagram
U
شمای اتصال
arris fillet joint
U
اتصال فرنگی
adaptor piece
U
حلقه اتصال
cluster joint
U
اتصال خوشهای
acondylous
U
منفصل بی اتصال
connect time
U
زمان اتصال
collector contact
U
اتصال کلکتور
balanced circuit
U
اتصال سیمتریک
binding screw
U
پیچ اتصال
binding post
U
پیچ اتصال
by pass
U
اتصال کوتاه
cable joint
U
موف اتصال
becket
U
حلقه اتصال
ball joint
U
توپی اتصال
cam control
U
بادامک اتصال
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
cascade connection
U
اتصال ابشاری
brittannia joint
U
اتصال بریتانیایی
acondylose
U
منفصل بی اتصال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com