Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bounties
U
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
international commercial terms (incoterm
U
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
key industries
U
صنایع کلیدی
indigenous industries
U
صنایع بومی
related industries
U
صنایع مرتبط
indigenous industries
U
صنایع محلی
knowledge industries
U
صنایع اطلاعاتی
nationalized industries
U
صنایع دولتی
heavy industry
U
صنایع سنگین
heavy industries
U
صنایع سنگین
primary industries
U
صنایع اولیه
imagery
U
صنایع بدیعی
nationalized industries
U
صنایع ملی
metal industries
U
صنایع فلزی
key industries
U
صنایع اصلی
steel industries
U
صنایع فولادی
figures of speech
U
صنایع بدیعی
woodcraft
U
صنایع چوبی
handicrafts
U
صنایع دستی
figure of speech
U
صنایع ادبی
fine art
U
صنایع مستظرفه
consumer industries
U
صنایع مصرفی
food industries
U
صنایع غذایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
government owned industries
U
صنایع دولتی
handcraft
U
صنایع یدی
utility
U
صنایع همگانی
heavy goods
U
محصول صنایع سنگین
antitrust
U
یااتحادیههای بزرگ صنایع
dilettanti
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthete
U
طرفدار صنایع زیبا
aesthetes
U
طرفدار صنایع زیبا
dilettantes
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettante
U
دوستدارتفننی صنایع زیبا
industrially
U
از نظر حرف و صنایع
government owned industries
U
صنایع متعلق بدولت
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
plastic arts
U
صنایع پلاستیکی یا قالبی
protectionist
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
purple passage
U
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch
U
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
protectionists
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
minerva
U
صنایع یدی خدای پزشکی
cartels
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
florulent
U
خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
guild socialism
U
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
to protect home industry
U
صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
industrial
U
دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
eia
U
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
euphuism
U
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
traded
U
بازرگانی
trade
U
بازرگانی
commercial
U
بازرگانی
mercantile
U
بازرگانی
emporetic
U
بازرگانی
commerce
U
بازرگانی
trading
U
بازرگانی
relating to business
<adj.>
U
بازرگانی
mercantile agent
U
بازرگانی
business
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
<adj.>
U
بازرگانی
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
merchantry
U
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
balance of trade
U
تراز بازرگانی
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
board of trade
U
وزارت بازرگانی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
chamber of commerce
U
اطاق بازرگانی
bilateral trade
U
بازرگانی دو طرفه
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
volume of trade
U
حجم بازرگانی
bill exchange
U
برات بازرگانی
business activity
U
فعالیت بازرگانی
board of trade
U
هیئت بازرگانی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
business cycle
U
دور بازرگانی
mercantilism
U
سیاست بازرگانی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
trade deficit
U
کسری بازرگانی
sea borne commerce
U
بازرگانی دردریا
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
trade secrets
U
اسرار بازرگانی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
idiograph
U
نشان بازرگانی
commercial revolution
U
انقلاب بازرگانی
commercial representative
U
نمایندگی بازرگانی
commercial policy
U
سیاست بازرگانی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
trade mark
U
علامت بازرگانی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
mart
U
مرکز بازرگانی
trade secret
U
اسرار بازرگانی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
emporiums
U
مرکز بازرگانی
jobbing
U
واسطه بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
emporia
U
مرکز بازرگانی
businesses
U
موسسه بازرگانی
domestic trade
U
بازرگانی داخلی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
commercial bank
U
بانگ بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
commercially
U
از راه بازرگانی
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
Japonaiserie
U
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
business
U
کسب و کار بازرگانی
businesses
U
کسب و کار بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
ideograph
U
سمبل و علامت بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
business transaction
U
داد و ستد بازرگانی
business economics
U
علم اقتصاد بازرگانی
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
mentoring
U
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
commercial intercourse
U
معامله یا مراوده بازرگانی
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
protectionism
U
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mercantilism
U
سیاست موازنه بازرگانی کشور
retail park
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
emporium
U
جای بازرگانی مرکز فروش
dealing
U
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
staple
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
emporiums
U
جای بازرگانی مرکز فروش
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
emporia
U
جای بازرگانی مرکز فروش
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
stapling
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
stapled
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
foreign trade multiplier
U
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
strip mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
interstate commerce
U
بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
jaycee
U
عضو اطاق بازرگانی جوانان
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com