English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
settler U ماندگار
inherent U ماندگار
persistent U ماندگار
immanent U ماندگار
settlers U ماندگار
perdurable U ماندگار
of long continvance U ماندگار
inherent stability U پایداری ماندگار
inherently U بطور ماندگار
steady flow U جریان ماندگار
monumentally U بطور ماندگار
hard and fast rule <idiom> U نتیجه ماندگار
settlers U ماندگار خوش نشین
ineffaceable U محو نشدنی ماندگار
settler U ماندگار خوش نشین
settlor U ماندگار خوش نشین
inherent [in] <adj.> U درونی [ماندگار] [ذاتی]
indelible U محو نشدنی ماندگار
indissoluble U منحل نشدنی ماندگار
underground U زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
ground water U اب زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
dug out U پناهگاه زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
underground U راه اهن زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
inhere U جبلی بودن ماندگار بودن
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com