English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cataract U ابشار بزرگ
cataracts U ابشار بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead U ابشار
cataracts U مه ابشار
waterfall U ابشار
waterfalls U ابشار
dunk U ابشار
dunked U ابشار
dunking U ابشار
dunks U ابشار
overhand U ابشار
fall U ابشار
cataract U مه ابشار
falls U ابشار
cascade U ابشار
cascaded U ابشار
cascades U ابشار
cascading U ابشار
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
stepped fall U ابشار پلکانی
cascade U ابشار کوچک
submerged fall U ابشار مستغرق
cascading U ابشار کوچک
cascaded U ابشار کوچک
cascades U ابشار کوچک
linn U ابشار پرتگاه
electron cascade U ابشار الکترونی
niagara nexus U ابشار سیل
inclined fall U ابشار شیبدار
barrel drop U ابشار لولهای
lin U ابشار پرتگاه
vertical drop U ابشار قائم
icefall U ابشار یخی
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
cascading U بشکل ابشار ریختن
stuffs U ابشار در حلقه بسکتبال
glasic type drop U ابشار شیب دار
stuffed U ابشار در حلقه بسکتبال
check and drop structure U ابشار تنظیم سطح اب
cascaded U بشکل ابشار ریختن
block U دفاع در مقابل ابشار
cascade U بشکل ابشار ریختن
blocked U دفاع در مقابل ابشار
impluse voltage cascade U ابشار فشار ضربهای
niagara U رودخانه و ابشار نیاگارا
blocks U دفاع در مقابل ابشار
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
cascades U بشکل ابشار ریختن
stuff U ابشار در حلقه بسکتبال
syphon well drop U ابشار با چاهک و لوله
toss ball against a wall U تمرین ابشار با دیوار
smacked U ضربه محکم در هنگام ابشار
smacks U ضربه محکم در هنگام ابشار
pierce the block U ابشار محکم غیرقابل دفاع
smack U ضربه محکم در هنگام ابشار
smash U ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
smashes U ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
spike past the block U ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
put away U ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
massive U بزرگ
spankings U بزرگ
immane U بزرگ
spanking U بزرگ
gates U در بزرگ
hugeous U بزرگ
gate U در بزرگ
of a large size U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
long ton U تن بزرگ
macro U بزرگ
massively U بزرگ
large sized U بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
king size U بزرگ
majoring U بزرگ
smallest U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
large sized a U بزرگ
dignified U بزرگ
vasty U بزرگ
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
extensive U بزرگ
mightier U بزرگ
eminent U بزرگ
adult U بزرگ
big U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
adults U بزرگ
stour U بزرگ
swith U بزرگ
small U بزرگ نه
considerably large U بس بزرگ
majored U بزرگ
major U بزرگ
highs U بزرگ
highest U بزرگ
bigger U بزرگ
high U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
propylon U در بزرگ
swingeing U بزرگ
biggest U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
majuscule U بزرگ
megapod U بزرگ پا
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
majuscular U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
bandog U سگ بزرگ
nonus U بزرگ
voluminous U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
full bottomed U بزرگ
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
grossing U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
graves U بزرگ
extra U بزرگ
grave U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
majestic U بزرگ
gravest U بزرگ
greatest U بزرگ
grosser U بزرگ
vast U بزرگ
grossest U بزرگ
grosses U بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
largen U بزرگ کردن
major cycle U چرخه بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
swells U بزرگ شدن
amplifies U بزرگ شدن
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
major cycle U بزرگ چرخه
major planets U سیارات بزرگ
maximizing U بزرگ کردن
swelled U بزرگ شدن
amplify U بزرگ شدن
major epilepsy U صرع بزرگ
swell U بزرگ شدن
bulldog U نوعی سگ بزرگ
larged sized U اندازه بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
galactic U بی نهایت بزرگ
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
abbots U راهب بزرگ
store U مغازه بزرگ
storing U مغازه بزرگ
largen U بزرگ شدن
master mind U فکر بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
amplified U بزرگ شدن
leading nations U ملتهای بزرگ
largen vi U بزرگ کردن
largen vi U بزرگ شدن
distend U بزرگ کردن
billows U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
mandola U ماندولین بزرگ
abbot U راهب بزرگ
main frame U کامپیوتر بزرگ
magnifier U بزرگ کننده
magnified U بزرگ کردن
long boat U کرجی بزرگ
maximises U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
magnifcation U بزرگ سازی
magnifies U بزرگ کردن
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
maximised U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com