Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grooving tool
ابزار کام کنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bag
U
کیف ابزار
bags
U
کیف ابزار
gadget
U
ابزار
gadgets
U
ابزار
cable
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cabled
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
clone
U
ابزار همگن
clone
U
ابزار همزاد
cloned
U
ابزار همگن
cloned
U
ابزار همزاد
clones
U
ابزار همگن
clones
U
ابزار همزاد
cloning
U
ابزار همگن
cloning
U
ابزار همزاد
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
instrumentation
U
ابزار
head
U
دهنه ابزار
maintenance
U
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
doodad
U
ابزار
doodads
U
ابزار
tool box
U
جعبه ابزار
tool boxes
U
جعبه ابزار
tool kit
U
جعبه ابزار
tool kits
U
جعبه ابزار
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
hardware
U
سخت ابزار
hardware
U
ابزار
interactive
U
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
instrument
U
ابزار
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
implement
U
ابزار
implemented
U
ابزار
implementing
U
ابزار
implements
U
ابزار
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
tools
U
ابزار
tool
U
ابزار
tool
U
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
tool
U
ابزار کار
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
firmware
U
RO قرار داده شده است ابزار استوار
firmware
U
استوار- ابزار
furniture
U
ابزار اهنی
machine tool
U
ابزار ماشینی
machine tools
U
ابزار ماشینی
gasket
U
نوعی ابزار مخصوص
gaskets
U
نوعی ابزار مخصوص
device
U
ابزار
devices
U
ابزار
bit
U
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
bits
U
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
gear
U
ابزار وسایل لباس مخصوص
geared
U
ابزار وسایل لباس مخصوص
gears
U
ابزار وسایل لباس مخصوص
selection
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
abrasive tool
U
ابزار برای سایش
acetylene torch
مشعل استیلن
[ابزار]
adaptation kit
U
جعبه ابزار تطبیق
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
back facing tool
U
ابزار صیقل کاری
blow torch
چراغ لحیم کاری
[ابزار]
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
box section bed
U
جعبه ماشینهای ابزار
brazing torch
مشعل زرد جوش
[ابزار]
brick workers tool
U
ابزار بنایی
bumping tool
U
ابزار خم کاری
calendar program
U
ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
calendar program
U
ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
calking mallet
U
ابزار زفت برداری
centering tool
U
ابزار تمرکز
chest set
U
جعبه ابزار سینه بند
cold heading tool
U
ابزار سردکار
combination toolholder
U
ابزار نگهدار چندگانه
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
common tool set
U
دست ابزار عمومی
common tool set
U
دست ابزار جنرال مکانیک
contractors tool
U
ابزار حرفه ساختمان
control equipment
U
ابزار نظارت
control equipment
U
ابزار وارسی ابزار پایش
control panel device
U
ابزار تابلوی کنترل
course ware
U
نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
credit instrument
U
ابزار اعتباری
cutting torch
مشعل برش دهنده
[ابزار]
cutting torch
مشعل قطع کننده
[ابزار]
DEFRAG
U
در DOS-MS ابزار از حالت پراکندگی در آوردن در DOS-MS
defragmentation
U
ابزار نرم افزاری که عمل یکپارچه کردن روی دیسک سخت را انجام میدهد
development tools
U
ابزار توسعه
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
Other Matches
locking device
U
ابزار
carpenter's rule
U
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
U
خط کش
[ابزار]
folding ruler
U
خط کش
[ابزار]
yard stick
U
خط کش
[ابزار]
yardstick
U
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
U
خط کش
[ابزار]
folding rule
U
خط کش
[ابزار]
physical device
U
ابزار مادی
vernier calliper
[British]
U
کولیس
[ابزار]
sliding caliper
U
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
U
کولیس
[ابزار]
electric drills
U
دریل ها
[ابزار]
calipers
U
کولیس
[ابزار]
milling tool
U
ابزار فرزکاری
calipers
U
قطرسنج
[ابزار]
angle-roll
U
ابزار گرد
vernier calliper
[British]
U
قطرسنج
[ابزار]
sliding caliper
U
قطرسنج
[ابزار]
vernier caliper
U
قطرسنج
[ابزار]
calliper
[British]
U
قطرسنج
[ابزار]
moulding plane
U
رنده ابزار
steelwork
U
ابزار پولادین
tax instrument
U
ابزار مالیاتی
toll steel
U
فولاد ابزار
tool holder
U
ابزار گیر
skiving tool
U
ابزار تراش
toolbox
U
جعبه ابزار
tool set
U
دست ابزار
tool maker
U
ابزار مند
small tool
U
ابزار کوچک
calliper
[British]
U
کولیس
[ابزار]
toolhouse
U
انبار ابزار
instrument panels
U
پیشخوان ابزار
instrument panels
U
پهنهی ابزار
fishing tackle
U
ابزار ماهیگیری
workbox
U
جعبه ابزار
turning tool
U
ابزار تراشکاری
toolroom
U
اتاق ابزار
moulding templet
U
ابزار کشویی
tool sharpener
U
ابزار چاق کن
planishing tool
U
ابزار پرداخت
precision tool
U
ابزار دقیق
tool maker
U
ابزار ساز
astragal
U
ابزار فیتیله ای
folding ruler
U
خط کش تاشو
[ابزار]
pocket rule
U
خط کش تاشو
[ابزار]
folding metre stick
[British]
U
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
[American]
U
خط کش تاشو
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
U
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
U
خط کش جیبی
[ابزار]
folding metre stick
[British]
U
خط کش جیبی
[ابزار]
folding meter stick
[American]
U
خط کش جیبی
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
U
خط کش تاشو
[ابزار]
carpenter's rule
U
خط کش تاشو
[ابزار]
plier
U
انبردست
[ابزار]
yard stick
U
خط کش تاشو
[ابزار]
yardstick
U
خط کش تاشو
[ابزار]
folding rule
U
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
U
خط کش تاشو
[ابزار]
double meter stick
[American]
U
خط کش تاشو
[ابزار]
drills
U
دریل ها
[ابزار]
drilling machines
U
دریل ها
[ابزار]
lifting device
U
ابزار بالا بر
spatula
[American]
]
U
کارتک
[ابزار]
scraper
[British
U
کارتک
[ابزار]
spackle knife
U
کارتک
[ابزار]
putty knife
U
کارتک
[ابزار]
diamond-fret
U
ابزار لوزی
common round
U
ابزار فیتیله
bird's-break
U
ابزار رخ منقاری
bench
U
میز ابزار
hawksbeak
U
ابزار رخ منقاری
hawksbill
U
ابزار رخ منقاری
boring machines
U
دریل ها
[ابزار]
electric drill
U
دریل
[ابزار]
folding ruler
U
خط کش جیبی
[ابزار]
drill
U
دریل
[ابزار]
drilling machine
U
دریل
[ابزار]
boring machine
U
دریل
[ابزار]
helve
U
دسته ابزار
knurled tool
U
ابزار آج دار
astragulus
U
ابزار فیتیله ای
milling cutter
U
ابزار فرزکاری
generating tool
U
ابزار تولید
gosseneck tool
U
ابزار دوخمی
groupware
U
گروه ابزار
hand tool
U
ابزار دستی
joiner's hardware
U
ابزار نجاری
floating tool
U
ابزار متحرک
flexible drive tool
U
ابزار گردان
knurled tool
U
ابزار اج کاری
lathe tool
U
ابزار تراش
metal cutting tool
U
ماشین ابزار
manipulandum
U
ابزار پاسخ
operandum
U
ابزار پاسخ
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
means of production
U
ابزار تولید
groupware
U
ابزار گروهی
machine shop tool
U
ابزار ماشینی
stock
U
دسته ابزار و اسلحه
Egyptian gorge
U
ابزار گچ بری مصری
turnscrew
U
پیچ گشتی
[ابزار]
edge-roll
U
ابزار سه ربع گرد
screwdriver
U
پیچ گشتی
[ابزار]
screwdriver
U
پیچ گوشتی
[ابزار]
turnscrew
U
پیچ گوشتی
[ابزار]
drilling machine
U
مته برقی
[ابزار]
screwdrivers
U
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
turnscrews
U
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
drill
مته برقی
[ابزار]
boring machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
boring machine
U
مته برقی
[ابزار]
beak-moulding
U
[ابزار مغزی آویزان]
bush-hammered
U
ابزار سنگ تراشی
electric drill
U
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
U
مته برقی
[ابزار]
conge
U
[ابزار ربع گرد]
bale breaker
U
ابزار عدل بازکن
folding rulers
U
خط کش های تاشو
[ابزار]
drip-mould
U
ابزار بند آبچکان
drip-cap
U
[ابزار بند دماغه آب]
drill
دستگاه مته
[ابزار]
drilling machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
plumber's tool
U
ابزار لوله کشی
machinist tool
U
ابزار تعمیرکار اتومبیل
tools of fiscal policy
U
ابزار سیاست مالی
tools of monetary policy
U
ابزار سیاست پولی
program development tools
U
ابزار توسعه برنامه
plain carbon tool steel
U
فولاد ابزار غیرالیاژی
ballcock
U
سیفون و ابزار متصل به آن
ballcocks
U
سیفون و ابزار متصل به آن
pocket rules
U
خط کش های تاشو
[ابزار]
toolhead
U
ابزار نگهدار اتومبیل
hot working die
U
ابزار عملیات حرارتی
policy instrument
U
ابزار اجرای سیاست
portable electric tool
U
ابزار الکتریکی دستی
precision engineering
U
مهندسی ابزار دقیق
software tool
U
ابزار نرم افزار
precision engineering
U
تکنیک ابزار دقیق
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
templet
U
کشو ابزار زنی
lay out tool
U
ابزار صفحه ارایی
tool set
U
دست ابزار تعمیروسایل
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
pocket rules
U
خط کش های جیبی
[ابزار]
folding rulers
U
خط کش های جیبی
[ابزار]
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
drilling tool
U
ابزار مته کاری
molder's tool
U
ابزار قالب گیری
wheel barrow
U
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
wheel barrow
U
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
weheelbarrow
U
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
barrow
[wheelbarrow]
U
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
barrow
[wheelbarrow]
U
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
shovel
U
بیل
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
weheelbarrow
U
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
boring machines
U
دستگاه های مته
[ابزار]
electric drills
U
مته های برقی
[ابزار]
drilling machines
U
دستگاه های مته
[ابزار]
drills
U
دستگاه های مته
[ابزار]
electric drills
U
دستگاه های مته
[ابزار]
boring machines
U
مته های برقی
[ابزار]
drilling machines
U
مته های برقی
[ابزار]
drills
U
مته های برقی
[ابزار]
metal cutting machine tool
U
ماشین ابزار براده برداری
screwdriver
U
آچار پیچ گوشتی
[ابزار]
turnscrew
U
آچار پیچ گوشتی
[ابزار]
astragulum Lesbium
U
آذین با ابزار دانه تسبیحی
baguet
U
[ابزار برجسته کاری کوچک]
baguette
U
[ابزار برجسته کاری کوچک]
nagnet
U
[ابزار برجسته کاری کوچک]
bagnette
U
[ابزار برجسته کاری کوچک]
motor tool
U
ابزار و وسایل تعمیر اتومبیل
platen
U
میز کار ماشین ابزار
retool
U
مجددا با ابزار تجهیز کردن
super high speed tool steel
U
فولاد ابزار بر فوق تند بر
tongue width
U
عرض دهانه وسیله یا ابزار
wood cutting saw
اره چوب بری
[ابزار]
IUD
U
مخفف ابزار درون زهدانی
IUDs
U
مخفف ابزار درون زهدانی
cutting nozzle
دهانه لوله برش
[ابزار]
double ressaunt
U
[ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
plumb bob
U
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
plumbline
U
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
plummet
U
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
lattic-moulding
U
[ابزار بند مشبک یا توری مانند]
trimming tool
U
ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
folding rule
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
turnscrews
U
آچار های پیچ گوشتی
[ابزار]
screwdrivers
U
آچار های پیچ گوشتی
[ابزار]
trowel
U
ماله گچ کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
ball-flower
U
[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
carpenter's rule
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double meter stick
[American]
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double cone
U
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
folding meter stick
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yardstick
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
router
U
ابزار کنده کاری لیسه نجاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com