English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
refusal U ابا امتناع
refusals U ابا امتناع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
refuse U امتناع نپذیرفتن
refused U امتناع نپذیرفتن
refuses U امتناع نپذیرفتن
refusing U امتناع نپذیرفتن
balk U امتناع ورزیدن
balked U امتناع ورزیدن
balking U امتناع ورزیدن
balks U امتناع ورزیدن
baulked U امتناع ورزیدن
baulking U امتناع ورزیدن
baulks U امتناع ورزیدن
forbore U دست برداشت امتناع کرد
inevitable U غیر قابل امتناع
refusal U امتناع
refusals U امتناع
abstain U امتناع کردن
abstained U امتناع کردن
abstaining U امتناع کردن
abstains U امتناع کردن
celibacy U بی شوهری امتناع از ازدواج
baulk U امتناع
contumacy U امتناع از حضوردردادگاه
declinature U امتناع
recusance U سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
recusancy U سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
reest U امتناع کردن
rejcet U امتناع کردن از
right of stoppage in transitu U حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
stoppage in transitu U حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع حق امتناع ازتسلیم مال التجاره در حال حمل
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
absolute <adj.> U غیر قابل امتناع
inalienable <adj.> U غیر قابل امتناع
indispensable <adj.> U غیر قابل امتناع
inevitable <adj.> U غیر قابل امتناع
unalienable <adj.> U غیر قابل امتناع
unalterable <adj.> U غیر قابل امتناع
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com