Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knowledge
U
آنچه دانسته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
deliberating
U
دانسته
deliberates
U
دانسته
deliberated
U
دانسته
knowingly
U
دانسته
wilfully
U
دانسته
deliberate
U
دانسته
intentionally
U
دانسته
prepensely
U
دانسته
blah
U
از پیش دانسته
studied
U
دانسته عمدی
data
U
سوابق دانسته ها
convicts
U
مقصر دانسته شدن
convicting
U
مقصر دانسته شدن
convicted
U
مقصر دانسته شدن
convict
U
مقصر دانسته شدن
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
pips
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
used
U
آنچه جدید نیست
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
unwanted
U
آنچه لازم نیست
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
incoming
U
آنچه از خارج می آید
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
biased
U
آنچه اریب دارد
protective
U
آنچه حافظت میکند
authentic
U
آنچه درست است
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
producing
U
آنچه تولید میکند
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
third
U
آنچه بعد از دومین می آید
thirds
U
آنچه بعد از دومین می آید
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
immediate
U
آنچه یکباره اتفاق افتد
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
efficient
U
آنچه که خوب کار میکند
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
maskable
U
آنچه نادیده گرفتنی است
clear
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
transportable
U
آنچه قابل حمل است
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
variable
U
آنچه قابل تغییر است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
residual
U
آنچه در پشت سر باقی می ماند
value
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
valuing
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
movable
U
آنچه قابل حرکت است
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
visible
U
آنچه قابل دیدن است
prior
U
آنچه قبلاگ رخ داده است
approximating
U
آنچه تقریبا درست است
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
identity
U
آنچه کسی یا چیزی است
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
clearest
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
clearer
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
identities
U
آنچه کسی یا چیزی است
finished
U
آنچه کامل شده است
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
alternated
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
preventive
U
آنچه مانع رویدادن چیزی شود
pre
U
آنچه قبلا توافق شده است
pre-
U
آنچه قبلا توافق شده است
selective
U
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selectively
U
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
alternate
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
magnetic
U
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
frequenting
U
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
uniquely
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
unique
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
centralized
U
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
heuristic
U
آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
contents
U
محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
What costs little is little esteemed .
<proverb>
U
آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
successive
U
آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
hand-held
U
آنچه قابل نگهداری در دست است
I spoke my mind.
U
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
Except what is mentioned in paragraph 3.
U
باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
desktop
U
آنچه روی میز انجام میشود
desktop
U
آنچه در بالا میز قرار دارد
blinds
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
predefined
U
آنچه قبلا معرفی شده است
downloadable
U
آنچه قابل بار کردن است
easy to use
U
آنچه قابل فهم و انجام باشد
erasable
U
آنچه قابل پاک شدن است
payment on account
آنچه علی الحساب پرداخت میشود
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
addressable
U
آنچه قابل آدرس دهی است
available
U
آنچه قابل دستیابی یا خرید است
blinded
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
adjacent
U
آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
completing
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
unauthorized
U
آنچه باید مجوز داشته باشد
complete
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
logical
U
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
specifies
U
بیان واضح آنچه نیاز است
specify
U
بیان واضح آنچه نیاز است
accidental
U
آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
unconditional
U
آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
continuous
U
آنچه بدون توقف ادامه یابد
magnets
U
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
additional
U
آنچه جمع شده یا اضافه است
frequents
U
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
impulsive
U
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
magnet
U
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
simultaneous
U
آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
optional
U
آنچه قابل انتخاب شدن باشد
frequent
U
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
incompatible
U
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
blind
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
specifying
U
بیان واضح آنچه نیاز است
damaged
U
آنچه آسیب یا رنج دیده است
ambiguity
U
آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguities
U
آنچه به روشنی تعریف نشده است
frequented
U
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
undetected
U
آنچه تشخیص داده نشده است
defective
U
خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
transients
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
extras
U
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
audio
U
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
alternative
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com