Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dead
U
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
incompatible
U
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
down
U
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
defective
U
خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
static
U
که در زمان تغییر نمیکند. 2-
fixes
U
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fixes
U
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
U
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
U
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
locals
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
fix
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fixes
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
alternated
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
batches
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batch
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
doesn't
U
نمیکند
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
it makees no difference
U
فرقی نمیکند
why does he not admit it
U
چراتصدیق نمیکند
it makees no difference
U
تفاوتی نمیکند
it is secure
U
عیب نمیکند
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
it is not in good workingorder
U
خوب کار نمیکند
it is indifferent to me
U
برای من فرقی نمیکند
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
The light doesn't work.
این چراغ برق کار نمیکند.
outages
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
outage
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
The heating doesn't work.
این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
coast is clear
<idiom>
U
هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
sticking points
U
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
the face remains
U
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
weedless
U
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
sticking point
U
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
deadbeat
<idiom>
U
شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند
background processing
U
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
no parity
U
ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
timberline
U
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
infallibilist
U
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
chromometer
U
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
locals
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
jus ex injuria non oritur
U
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
non impact printer
U
که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
frees
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freed
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
down
U
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
freeing
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
ro
U
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
illegal
U
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
subroutine
U
زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
zero slot lan
U
شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
doa
U
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
static
U
زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
downtime
U
مدتی که کارخانه کار نمیکند مدت استراحت ماشین وکارخانه درشبانه روز
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
fellow traveler
U
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
i/o
U
روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
fielded
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
faulted
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
incoming
U
آنچه از خارج می آید
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
authentic
U
آنچه درست است
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
producing
U
آنچه تولید میکند
protective
U
آنچه حافظت میکند
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
used
U
آنچه جدید نیست
unwanted
U
آنچه لازم نیست
knowledge
U
آنچه دانسته است
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
biased
U
آنچه اریب دارد
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
efficient
U
آنچه که خوب کار میکند
identity
U
آنچه کسی یا چیزی است
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable
U
آنچه قابل حمل است
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
finished
U
آنچه کامل شده است
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
movable
U
آنچه قابل حرکت است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
thirds
U
آنچه بعد از دومین می آید
third
U
آنچه بعد از دومین می آید
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
identities
U
آنچه کسی یا چیزی است
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
approximating
U
آنچه تقریبا درست است
prior
U
آنچه قبلاگ رخ داده است
visible
U
آنچه قابل دیدن است
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
clear
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
maskable
U
آنچه نادیده گرفتنی است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
clearer
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
values
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com