Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alternative
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
alternatives
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
wherewithal
U
چیزی که بوسیله ان عملی قابل اجراست
activity
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
activities
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
chapters
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
completing
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete
U
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
unique
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
uniquely
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
movable
U
آنچه قابل حرکت است
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
visible
U
آنچه قابل دیدن است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
transportable
U
آنچه قابل حمل است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
optional
U
آنچه قابل انتخاب شدن باشد
available
U
آنچه قابل دستیابی یا خرید است
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
addressable
U
آنچه قابل آدرس دهی است
erasable
U
آنچه قابل پاک شدن است
downloadable
U
آنچه قابل بار کردن است
easy to use
U
آنچه قابل فهم و انجام باشد
hand-held
U
آنچه قابل نگهداری در دست است
expanded memory system
U
دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
user
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
users
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
selectable
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
visually
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
audio
U
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
manageable
U
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
com file
U
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
computer readable
U
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
intermediate
U
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
relocatable
U
آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
it is past reclaim
U
دیگر قابل اصلاح یااستردادنیست
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
standalone
U
که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
What You See Is All You Get
U
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
bandwidth
U
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
aliens
U
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
non maskable interrupt
U
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
alien
U
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
authentic
U
آنچه درست است
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
used
U
آنچه جدید نیست
unwanted
U
آنچه لازم نیست
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
producing
U
آنچه تولید میکند
protective
U
آنچه حافظت میکند
biased
U
آنچه اریب دارد
incoming
U
آنچه از خارج می آید
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
knowledge
U
آنچه دانسته است
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
identities
U
آنچه کسی یا چیزی است
identity
U
آنچه کسی یا چیزی است
approximating
U
آنچه تقریبا درست است
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
efficient
U
آنچه که خوب کار میکند
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
immediate
U
آنچه یکباره اتفاق افتد
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
clear
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
valuing
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
maskable
U
آنچه نادیده گرفتنی است
thirds
U
آنچه بعد از دومین می آید
third
U
آنچه بعد از دومین می آید
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
residual
U
آنچه در پشت سر باقی می ماند
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
finished
U
آنچه کامل شده است
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
prior
U
آنچه قبلاگ رخ داده است
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
specifying
U
بیان واضح آنچه نیاز است
pre
U
آنچه قبلا توافق شده است
logical
U
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
blinded
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
specify
U
بیان واضح آنچه نیاز است
preventive
U
آنچه مانع رویدادن چیزی شود
blind
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
impulsive
U
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
I spoke my mind.
U
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
Except what is mentioned in paragraph 3.
U
باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
adjacent
U
آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
continuous
U
آنچه بدون توقف ادامه یابد
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com