English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
availability U آنچه به آسانی بدست آید
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
faulted U تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
fault U تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faults U تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
unskilled labour U نخواهد
will he nill he U چه بخواهد چه نخواهد
He wI'll not come after all. آخرش هم نخواهد آمد.
It wI'll pass off without one single incident U آب از آب تکان نخواهد خورد
will heŠnill he U چه بخواهد چه نخواهد خواه ناخواه
unskilled labour U کارگرانی که کارشان استادای نخواهد
the objection will not lie U ان ایراد وارد نخواهد بود
that will be the day <idiom> U چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
no sweat <idiom> U بیتعارف ،به آسانی به انجام رساندن
To do something with ease(easily). U کاری را به آسانی انجام دادن
It takes a bit of doing. U همچین کارزیاد آسانی هم نیست
dud U ترقه خراب هرچیز خراب
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
electronic U سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
ocr U طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
Though the wolf may lose his teeth but never loses. <proverb> U گرگ یتى اگر دندانهایش را هم از دست بدهد سرشت خود از دست نخواهد داد .
sans recours U عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
biased U آنچه اریب دارد
authentic U آنچه درست است
auxiliary U آنچه کمک میکند
contiguous U آنچه اثر می گذارد
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
constant U آنچه تغییر نمیکند
incoming U آنچه از خارج می آید
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
constants U آنچه تغییر نمیکند
protective U آنچه حافظت میکند
auxiliaries U آنچه کمک میکند
knowledge U آنچه دانسته است
lightweights U آنچه سنگین نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
used U آنچه جدید نیست
exclusive U آنچه شامل نمیشود
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
producing U آنچه تولید میکند
alienated U خراب
broken <adj.> U خراب
in disrepair U خراب
wastry U خراب
rotten U خراب
stickit U خراب
wastery U خراب
out of order U خراب
ruinous U خراب
out of repair U خراب
ill conditioned U خراب
in a bad order U خراب
off the rails U خراب
in bad repair U خراب
haywire U خراب
out of action U خراب
tumbledown U خراب
out of condition U خراب
undone U خراب
out of gear U خراب
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
chargeable U آنچه قابل شارژ است
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
computable U آنچه قابل محاسبه است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
controllable U آنچه قابل کنترل است
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
malfunctions U آنچه درست کار نکند
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
alterable U آنچه قابل تغییر است
removable U آنچه قابل جابجایی است
malfunction U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
distant U آنچه در محلی قرار دارد
extensible U آنچه قابل گسترش است
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
third U آنچه بعد از دومین می آید
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
flexible U آنچه قابل تغییر است
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
identities U آنچه کسی یا چیزی است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
round U آنچه در دایره حرکت میکند
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
variable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
efficient U آنچه که خوب کار میکند
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
approximating U آنچه تقریبا درست است
movable U آنچه قابل حرکت است
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable U آنچه قابل حمل است
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
audible U آنچه قابل شنیدن است
finished U آنچه کامل شده است
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
visible U آنچه قابل دیدن است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
requirements U آنچه مورد نیاز است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
demolishing U خراب کردن
undo U خراب کردن
withering U خراب کننده
demolish U خراب کردن
destroys U خراب کردن
demolished U خراب کردن
destroying U خراب کردن
demolishes U خراب کردن
destroy U خراب کردن
dilapidate U خراب کردن
undoes U خراب کردن
bungled U خراب کردن
muddle U خراب کردن
bungle U خراب کردن
muddled U خراب کردن
bungles U خراب کردن
bungling U خراب کردن
muddling U خراب کردن
bad sector U قطاع خراب
muddles U خراب کردن
wrack U خراب کردن
corrupted file U فایل خراب
cumber U خراب شدن
dead drunk U سست خراب
demonish U خراب کردن
devastative U خراب کننده
amortize U خراب کردن
eversive U خراب کننده
to cut up U خراب کردن
There is something wrong with the ... ... خراب است.
go to pot <idiom> U خراب کردن
go haywire <idiom> U خراب شدن
zonked U مست و خراب
whacked U مست و خراب
pissed U مست و خراب
blotto U مست و خراب
wrech U خراب شدن
wreakful U خراب کننده
unbuild U خراب کردن
to tumble down U خراب شدن
to take down U خراب کردن
to be shot U خراب بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com