English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
examination U آزمون
test U آزمون
trial U آزمون
examinations U آزمون ها
tests U آزمون ها
trials U آزمون ها
quiz [American] U آزمون
quizmaster U آزمون گردان
accuracy test آزمون دقت
a posteriori U آزمون مدارانه
quizmasters U آزمون گردان
litmus test U آزمون نمایانگر
litmus test U آزمون تورنسل
litmus test U آزمون نهادنما
litmus tests U آزمون نهادنما
litmus tests U آزمون تورنسل
achievement test آزمون پیشرفت
acceptance test آزمون پذیرش
litmus tests U آزمون نمایانگر
ability test آزمون توانایی
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
mac quarrie test for mechanical ability آزمون توانایی فنی مک کواری
quizmasters U گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
quizmaster U گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
acid test آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
to pass your driver's license test at the first attempt U آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
O levels U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
unintelligent U بی استعداد
capability U استعداد
capacities U استعداد
genius U استعداد
geniuses U استعداد
capacity U استعداد
talented U استعداد
susceptivity U استعداد
simpleminded U کم استعداد
potentialities U استعداد
potentiality U استعداد
predispostion U استعداد
amplitude U استعداد
aptness U استعداد
cabiler U استعداد
talentless U بی استعداد
ungifted U بی استعداد
brilliance U استعداد
talent U استعداد
talents U استعداد
gormless U کم استعداد
endowment U استعداد
endowments U استعداد
verve U استعداد
liability to disease U استعداد
gifted U با استعداد
turns U استعداد
aptitudes U استعداد
turn U استعداد
property U استعداد
susceptibility U استعداد
aptitude U استعداد
parted U با استعداد
ingenuity U استعداد
inapt U بی استعداد
shifted U نوبتی استعداد
palooka U بوکسور بی استعداد
risible faculty U استعداد خنده
resistibility U استعداد مقاومت
tendencies U توجه استعداد
tendency U توجه استعداد
reproductivity U استعداد تولید
reproductivity U استعداد هم اوری
academic aptitude U استعداد تحصیلی
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
sconce U جمجمه استعداد
cleverness U هوشیاری استعداد
end strength U استعداد نهایی
division slice U استعداد لشگری
shifts U نوبتی استعداد
indispositions U عدم استعداد
war strenght U استعداد جنگی
occupational aptitude U استعداد شغلی
command strength U استعداد یکان
flair U استعداد خصیصه
artistry U استعداد هنرپیشگی
aptitude tests U ازمون استعداد
indisposition U عدم استعداد
capable U با استعداد صلاحیتدار
indisposedness U عدم استعداد
art U استعداد استادی
arts U استعداد استادی
mechanical aptitude U استعداد فنی
capability U استعداد پیشرفت
caliber U گنجایش استعداد
liability U بدهکاری استعداد
liabilities U بدهکاری استعداد
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
strengths U استعداد رزمی
authorized strength U استعداد مجاز
strength U استعداد رزمی
artistic aptitude U استعداد هنری
imitativeness U استعداد تقلید
capacities U استعداد مقام
shift U نوبتی استعداد
capacity U استعداد مقام
clever U باهوش با استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
capacities U گنجایش استعداد
child prodigy U بچهبا استعداد
capacity U گنجایش استعداد
cleverest U باهوش با استعداد
aptitude test U ازمون استعداد
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
potentially U با داشتن استعداد نهانی
gifted U موید شخص با استعداد
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
knack U صدای شلاق استعداد
scholastic aptitude test U ازمون استعداد تحصیلی
allotropy U استعداد تغییر و تبدیل
potentialize U دارای استعداد کردن
accountable strength استعداد قابل توجه
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
vocational aptitude test U ازمون استعداد شغلی
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
effective strength U استعداد رزمی موثر
fabllibility U استعداد خطا کردن
gifts U استعداد پیشکش کردن
gift U دارای استعداد کردن
gift U استعداد پیشکش کردن
versatile U دارای استعداد و ذوق
habiliment U جامه استعداد فکری
able با استعداد صلاحیت دار
level of strength U سطح استعداد رزمی
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
level of strength U میزان استعداد رزمی
flatlander U موج سوار کم استعداد
gifts U دارای استعداد کردن
naturals U مسلم استعداد ذاتی
natural U مسلم استعداد ذاتی
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
potentialities U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
potentiality U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
rhymester U شاعربی استعداد وکم مایه
edacity U استعداد خوردن شکم پرستی
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
self rating U تعیین میزان استعداد خود
peace time establishment U جدول استعداد مجاز زمان صلح
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test U ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
music U موسیقی
ear for music U موسیقی
treble staff U موسیقی
treble clef U موسیقی
ragtime U در موسیقی
quire U گروه کر [موسیقی]
musical language U زبان موسیقی
musicology U موسیقی شناسی
musicalness U ذوق موسیقی
musical ability U توانش موسیقی
ambient music U موسیقی پس زمینه
musicologist U موسیقی شناس
musicality U برابری با موسیقی
noteless U غیر موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
background sound U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
background sound U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
ambient music U موسیقی متن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com