Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oil drop experiment
U
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
millikan oil drop experiment
U
ازمایش قطره روغن میلیکان
Many a little makes a mickle .
U
قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
gutters
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutter
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
oil dent
U
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oils
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oil
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosote
U
روغن قیر روغن قطران
creosoted
U
روغن قیر روغن قطران
creosotes
U
روغن قیر روغن قطران
creosoting
U
روغن قیر روغن قطران
cutting oil
U
روغن سردکننده روغن برش
oil can
U
حلب روغن , روغن دان
gutta
U
قطره
dropping
U
قطره
gutty
U
قطره قطره
blobs
U
قطره
drops
U
قطره
drib
U
یک قطره
goblet
U
قطره
goblets
U
قطره
blob
U
قطره
gobbet
U
قطره
gobbets
U
قطره
dropped
U
قطره
glob
U
قطره
dripping
U
قطره
globs
U
قطره
droppings
U
قطره
minims
U
قطره
minim
U
قطره
Drop by drop . I n drops.
U
قطره قطره
drop
U
قطره
driblet
U
قطره
drop point
U
قطره
raindrops
U
قطره باران
eardrop
U
قطره گوش
the very last drop
U
اخرین قطره
droplets
U
ریز قطره
droplet
U
قطره کوچک
droplets
U
قطره کوچک
droplet
U
ریز قطره
droppers
U
قطره چکان
dropper
U
قطره چکان
teardrops
U
قطره اشک
drip pan
U
قطره چکان
teardrop
U
قطره اشک
guttula
U
قطره خرد
guttiform
U
قطره مانند
dropwise
U
قطره وار
raindrop
U
قطره باران
dropping tube
U
قطره چکان
drops
{pl}
U
قطره والریان
[داروسازی]
valerian
U
قطره والریان
[داروسازی]
eyedropper
U
قطره چکان چشم
globs
U
قطره کوچک گلبول
glob
U
قطره کوچک گلبول
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
Eye ( ear , nose ) drops .
U
قطره چشم ( گوش و بینی )
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
collyrium
U
دوای قطره برای چشم
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
a drop in the ocean
<idiom>
U
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
Only a drop in the bucket ( ocean) .
U
قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
examinations
U
آزمایش ها
examination
U
آزمایش
quiz
[American]
U
آزمایش
test
U
آزمایش
trials
U
آزمایش ها
trial
U
آزمایش
tests
U
آزمایش ها
blood test
U
آزمایش خون
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
proven
U
آزمایش شده
blood work
U
آزمایش خون
pass muster
<idiom>
U
آزمایش را با موفقیت
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unverified
<adj.>
U
آزمایش نشده
leap frog test
U
آزمایش پرسش قورباغه
exerciser
U
آزمایش کننده یک وسیله
Hewlett Packard
U
قط عات آزمایش و چاپگرها
a priori
U
بدون بررسی یا آزمایش قبلی
test
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
acceptance trial
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
run the gauntlet
<idiom>
U
درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
tests
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
tested
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
sense
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
control
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
acid test
آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
debugged
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
hidden
U
اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
rules
U
روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
cases
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
case
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
tests
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tested
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
operation
U
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
logic
U
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
analyzer
U
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
tests
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
crippled leapfrog test
U
آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند
Hewlett Packard
U
روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
test
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
saturation
U
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
fielded
U
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
tested
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
fields
U
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
U
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
tests
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.
U
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
CD WO
U
مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
tested
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
prototypes
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototype
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
period of concentration
U
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
oil can
U
روغن زن
greaser
U
روغن زن
ghi
U
روغن
clurified or run butter
U
روغن
sebaceous humour
U
روغن
bandoline
U
روغن مو
oil groove
U
روغن رو
ghee
U
روغن
dopes
U
روغن
dope
U
روغن
pomade
U
روغن سر
brilliantine
U
روغن مو
bandolin
U
روغن مو
greasing
U
روغن
butter
U
روغن
oils
U
روغن
oiling
U
روغن
greased
U
روغن
grease
U
روغن
buttered
U
روغن
lubricant
U
روغن
ointment
U
روغن
ointments
U
روغن
unction
U
روغن
oil
U
روغن
lubricants
U
روغن
buttering
U
روغن
unguent
U
روغن
butters
U
روغن
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
hooks
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hook
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
mineral oil
U
روغن معدنی
olive oil
U
روغن زیتون
heavy oil
U
روغن سنگین
oil bath
U
حمام روغن
machine oil
U
روغن ماشین
hydrolic pump
U
پمپ روغن
illinition
U
روغن مالی
in grease
U
روغن دار
inunction
U
روغن مالی
lanoline
U
روغن پشم
hydraulic oil
U
روغن رانش
garlic oil
U
روغن سیر
fusel oil
U
روغن فوزل
flench
U
روغن گرفتن
filterpress
U
روغن گیر
volatile oil
U
روغن اساسی
essential oil
U
روغن اساسی
engine sump
U
تشتک روغن
engine sump
U
کارتل روغن
gear lubricant oil
U
روغن گیربکس
grnish
U
رنگ و روغن
grease box
U
روغن دان
gray or mercurial unguent
U
روغن خاکستری
neapolitan ointment
U
روغن خاکستری
mercurial unguent
U
روغن خاکستری
grey unguent
U
روغن خاکستری
graphite lubricant
U
روغن گرافیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com