Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Last stop. All out.
U
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Drop me off in front of the train station!
U
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
swan song
<idiom>
U
آخرین سیما
at the eleventh hour
U
در آخرین لحظات
trendy
U
مطابق آخرین مد
last-ditch
U
آخرین فرصت
trendiest
U
مطابق آخرین مد
trendier
U
مطابق آخرین مد
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
billionths
U
آخرین عدد یک میلیارد
billionth
U
آخرین عدد یک میلیارد
last-ditch
U
وابسته به آخرین تلاش
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
printouts
U
آخرین صفحه چاپ شده
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
What is the latest news?
U
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
printed
U
آخرین صفحه چاپ شده
printout
U
آخرین صفحه چاپ شده
prints
U
آخرین صفحه چاپ شده
print
U
آخرین صفحه چاپ شده
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
ends
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
last straw
<idiom>
U
[آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
end
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
son file
U
آخرین گونه کاری یک فایل
ended
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
ended
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
end
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
ends
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
This is the latest mens fashion.
U
این آخرین مد لباس مردانه است
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
dates
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
This is my last chance .
U
این برایم آخرین فرصت است
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
queueing
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
date
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین پیشنهاد را دادن
[در معامله ای]
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
pops
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
trailer
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
identity
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identities
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
When is the last train to Oxford?
U
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
trailers
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
lifo
U
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
last in first out
U
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
condition
U
ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
readme file
U
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
end
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
U
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
stationed
U
ایستگاه
stations
U
ایستگاه
sited
U
ایستگاه
sites
U
ایستگاه
site
U
ایستگاه
stand
U
ایستگاه
station
U
ایستگاه
push up stack
U
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
terminator
U
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
master station
U
شاه ایستگاه
loading station
U
ایستگاه بارگیری
workstation
U
ایستگاه کاری
weather stations
U
ایستگاه هواشناسی
master station
U
ایستگاه اصلی
orienting station
U
ایستگاه توجیه
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
remote station
U
ایستگاه دوردست
relay station
U
ایستگاه واسطه
relay station
U
ایستگاه رله
terminus
U
ایستگاه نهایی
clients
U
ایستگاه پردازشگر
reading station
U
ایستگاه خواندن
client
U
ایستگاه پردازشگر
workstations
U
ایستگاه کاری
weather station
U
ایستگاه هواشناسی
power stations
U
ایستگاه مولدنیرو
terminuses
U
ایستگاه نهایی
wayside
U
ایستگاه فرعی
space station
U
ایستگاه فضایی
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
base end station
U
ایستگاه عقب
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
bus bay
U
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
U
ایستگاه اتوبوس
cabstand
U
ایستگاه درشکه
control station
U
ایستگاه کنترل
control cubicle
U
ایستگاه فرمان
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
air way station
U
ایستگاه کنترل
exposure station
U
ایستگاه هوایی
space stations
U
ایستگاه فضایی
known datum point
U
ایستگاه معلوم
station master
U
رئیس ایستگاه
stationmaster
U
رئیس ایستگاه
stationmasters
U
رئیس ایستگاه
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
ground position
U
ایستگاه زمینی
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
forward station
U
ایستگاه جلو
coast station
U
ایستگاه ساحلی
slave station
U
ایستگاه فرعی
REQUEST STOP
U
ایستگاه درخواستی
tracking stations
U
ایستگاه ردیابی
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
stand
U
بساط ایستگاه
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
police stations
U
ایستگاه پلیس
police station
U
ایستگاه پلیس
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
railway station
U
ایستگاه قطار
bus stop
U
ایستگاه اتوبوس
bus stops
U
ایستگاه اتوبوس
stopped
U
ایستگاه نقطه
substation
U
ایستگاه فرعی
substation
U
خرده ایستگاه
stop
U
ایستگاه نقطه
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
stopping
U
ایستگاه نقطه
station house
U
ایستگاه کلانتری
space platform
U
ایستگاه فضایی
stops
U
ایستگاه نقطه
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
How many stops are there to ... ?
چند ایستگاه تا ... هست؟
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
stationed
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
stations
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
alert station
U
ایستگاه اماده باش
alert station
U
ایستگاه اعلام خطر
weather stations
U
ایستگاه هوا شناسی
stop
U
متوقف کردن ایستگاه
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
weather station
U
ایستگاه هوا شناسی
fire station
U
ایستگاه اتش نشانی
stops
U
متوقف کردن ایستگاه
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
stopping
U
متوقف کردن ایستگاه
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
stopped
U
متوقف کردن ایستگاه
trig point
U
ایستگاه مثلث بندی
firehouse
U
ایستگاه اتش نشانی
rain gauge station
U
ایستگاه باران سنجی
railway station
U
ایستگاه راه اهن
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
professional workstation
U
ایستگاه کار حرفهای
pr etrol filling station
U
ایستگاه پمپ بنزین
meteorological datum plane
U
ایستگاه مبنای هواسنجی
net control
U
ایستگاه کنترل شبکه
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
rawinsonde
U
ایستگاه راوین سوند
station house
U
ایستگاه راه اهن
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com