Perdic | : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (36 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	accenting U	: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
	accents U	: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	accent	با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
	accented	با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
Other Matches

	enclitic U	متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
	accentuated U	با تکیه تلفظ کردن
	accentuate U	با تکیه تلفظ کردن
	accentuates U	با تکیه تلفظ کردن
	accentuating U	با تکیه تلفظ کردن
	accentuated U	تکیه دادن تاکید کردن
	accentuates U	تکیه دادن تاکید کردن
	accentuate U	تکیه دادن تاکید کردن
	accentuating U	تکیه دادن تاکید کردن
	bolstered U	تکیه دادن
	rests U	تکیه دادن
	rest U	تکیه دادن
	bolsters U	تکیه دادن
	bolster U	تکیه دادن
	to lean against the wall U	به دیوار تکیه دادن
	to lean out of the window U	به پنجره تکیه دادن
	leaned U	تکیه دادن بطرف
	lean U	تکیه دادن بطرف
	leans U	تکیه دادن بطرف
	accubation U	تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
	benchrest U	سکو برای تکیه دادن تیرانداز
	insisted U	تکیه کردن بر
	insisting U	تکیه کردن بر
	insists U	تکیه کردن بر
	recline U	تکیه کردن
	reclined U	تکیه کردن
	leans U	تکیه کردن
	reclines U	تکیه کردن
	lean U	تکیه کردن
	to base one self U	تکیه کردن
	insist U	تکیه کردن بر
	rely U	تکیه کردن
	to lean on a reed U	تکیه بر اب کردن
	relies U	تکیه کردن
	to throw oneself on U	تکیه کردن بر
	relied U	تکیه کردن
	leaned U	تکیه کردن
	relying U	تکیه کردن
	to emphasize U	تکیه کردن [زبان شناسی]
	support U	تکیه گاه تصدیق کردن
	fulcrum U	تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
	to lean something against something U	چیزی را به چیزی تکیه دادن
	accenting U	تکیه
	unaccented U	بی تکیه
	accented U	تکیه
	lolled U	لم تکیه
	loll U	لم تکیه
	accent U	تکیه
	enclitic U	بی تکیه
	recumbency U	تکیه
	lolling U	لم تکیه
	accents U	تکیه
	lolls U	لم تکیه
	emphasis U	تکیه
	reliance U	تکیه
	accumbency U	تکیه
	leanings U	تکیه
	atonic U	بی تکیه
	leaning U	تکیه
	support U	تکیه گاه
	anchorage U	تکیه گاه
	bridge seat U	تکیه گاه
	point of support U	تکیه گاه
	slump over U	تکیه زدن
	boilerplate U	تکیه کلام
	lean U	تکیه زدن
	accentual U	تکیه دار
	anchorages U	تکیه گاه
	fulcrum U	تکیه گاه
	mahlstick U	تکیه دست
	postpositive U	الحاقی و بی تکیه
	propping U	تکیه گاه
	heel rest	تکیه گاه
	stand U	تکیه گاه
	rests U	تکیه گاه
	saddle bearer U	تکیه گاه
	prop U	تکیه گاه
	support roller U	تکیه گاه
	anchoring U	تکیه گاه
	counterfort U	دیوار تکیه
	rest U	تکیه گاه
	arm rest U	تکیه گاه
	anchors U	تکیه گاه
	support bearing U	تکیه گاه
	propped U	تکیه گاه
	leans U	تکیه زدن
	maulstick U	تکیه دست
	leaned U	تکیه زدن
	stayed U	تکیه مهار
	stay U	تکیه مهار
	catch-phrases U	تکیه کلام
	catch-phrase U	تکیه کلام
	anchor U	تکیه گاه
	backrest U	تکیه گاه
	bearing U	تکیه گاه
	accumbent U	تکیه کننده سرغذا
	bearing pressure U	فشار تکیه گاهی
	to lean against something U	تکیه زدن به چیزی
	journals U	تکیه گاه اصلی
	bearing stress U	تنش تکیه گاهی
	bearing plate U	صفحه تکیه گاه
	abutment U	تکیه گاه نیمپایه
	prop U	تیر شمع تکیه
	propping U	تیر شمع تکیه
	support conditions U	شرایط تکیه گاهی
	accentually U	مطابق تکیه صدا
	journal U	تکیه گاه اصلی
	support pression U	فشار تکیه گاه
	hinged support U	تکیه گاه مفصلی
	direct support U	تکیه گاه بی واسطه
	seat bars U	میلههای تکیه گاه
	simple support U	تکیه گاه ساده
	propped U	تیر شمع تکیه
	accumbent U	تکیه دار خوابیده
	indirect support U	تکیه گاه بی واسطه
	core print U	تکیه گاه ماهیچه
	lateral support U	تکیه گاه کناری
	lateral support U	تکیه گاه جانبی
	armpits U	تکیه گاه ارنج
	armpit U	تکیه گاه ارنج
	restraining support U	تکیه گاه گیردار
	perceptual anchorage U	تکیه گاه ادراکی
	solid support U	تکیه گاه جامد
	anchoring effect U	اثر تکیه گاهی
	anchorage distance U	فاصله تکیه گاهی
	movable support U	تکیه گاه متحرک
	bow hand U	دسته تکیه گاه
	elastic support U	تکیه گاه ارتجاعی
	free support U	تکیه گاه ازاد
	rests U	تکیه گاه استراحت
	rest U	تکیه گاه استراحت
	bearing width U	عرض تکیه گاه
	arch abutment U	تکیه گاه قوس
	bench wall U	دیوار تکیه گاه
	fixed support U	تکیه گاه گیردار
	settlement of abutments U	نشست تکیه گاه
	slogans U	تکیه کلام شعار
	support U	تکیه گاه پایه
	slogan U	تکیه کلام شعار
	bolster U	تکیه گاه حافظ دهانه پل
	span U	فاصله دو تکیه گاه تیر
	spanned U	فاصله دو تکیه گاه تیر
	movable support U	تکیه گاه قابل انتقال
	bolstered U	تکیه گاه حافظ دهانه پل
	bossing U	تکیه گاه یاتاقان شفت ها
	bolsters U	تکیه گاه حافظ دهانه پل
	boss U	تکیه گاه یاتاقان شفت ها
	staddle U	چوب دستی تکیه گاه
	bosses U	تکیه گاه یاتاقان شفت ها
	bossed U	تکیه گاه یاتاقان شفت ها
	catchword U	تکیه سخن مفتاح کلام
	spanning U	فاصله دو تکیه گاه تیر
	stiffened at the supports U	تقویت شده در تکیه گاهها
	accentually U	بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
	spans U	فاصله دو تکیه گاه تیر
	bearing pressure on foundation U	فشار تکیه گاهی شالوده
	bearing pile U	تکیه گاه پایه کوب
	accent mark U	یکی از علائم تکیه در موسیقی
	support movement U	تغییر مکان تکیه گاه
	support resistance U	واکنش یا مقاومت تکیه گاه
	backs U	پشتی کنندگان تکیه گاه
	bearing support U	تکیه گاه متحمل بار
	stretchers U	تکیه گاه پای پاروزن
	back U	پشتی کنندگان تکیه گاه
	reaction of support U	عکس العمل تکیه گاه
	stretcher U	تکیه گاه پای پاروزن
	support U	تکیه بدن ژیمناست روی دستها
	postposition U	لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
	slab for bearing U	سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
	arrow rest U	تکیه گاه تیر روی کمان
	accentuation U	بکار بردن ایین تکیه صدا
	slugs U	گلوله تکیه گاه فنر تنبل
	slugged U	گلوله تکیه گاه فنر تنبل
	Do not lean out! U	به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
	armpits U	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
	barytone U	کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
	armpit U	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
	i rely solely on god... U	تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
	beam on elastic supports U	تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
	slug U	گلوله تکیه گاه فنر تنبل
	simply supported deep beam U	تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
	be raise to the bench U	بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
	cheekpiece U	تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
	do [verb] U	روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
	string board U	تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
	pretone U	هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
	flying buttresses U	طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
	expansion bearing U	تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
	flying buttress U	طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
	masculinerhme U	قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
	lay back spin U	چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
	false work U	تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
	cantilever U	تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
	vocalize U	تلفظ کردن تشکیل دادن
	seat U	وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
	seated U	وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
	seats U	وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
	abutments U	تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
	rest stroke U	کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
	anchored U	به چیزی بسته شده تکیه داده شده